فال حافظ روزانه پنجشنبه 7 فروردین 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 7
صوفي بيا که آينه صافيست جام را ، تا بنگري صفاي مي لعل فام را راز درون پرده ز رندان مست پرس ، کاين حال نيست زاهد عالي مقام را عنقا شکار کس نشود دام بازچين ، کان جا هميشه باد به دست است دام را در بزم دور يک دو قدح درکش و برو ، يعني طمع مدار وصال دوام را اي دل شباب رفت و نچيدي گلي ز عيش ، پيرانه سر مکن هنري ننگ و نام را در عيش نقد کوش که چون آبخور نماند ، آدم بهشت روضه دارالسلام را ما را بر آستان تو بس حق خدمت است ، اي خواجه بازبين به ترحم غلام را
حافظ مريد جام مي است اي صبا برو
،
وز بنده بندگي برسان شيخ جام را
تعبیر:
از ریاکاران و این زندگی پر از رنگ و ریا خسته شده ای. فقط با صفای دل می توانی به لطف خداوند امیدوار باشی. مطمئن باش که خداوند یاور و دوستدار مخلصان است. در این زندگی دو روزه از حرص و ریا دوری کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 7 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 206
پيش از اينت بيش از اين انديشه عشاق بود ، مهرورزي تو با ما شهره آفاق بود ياد باد آن صحبت شب ها که با نوشين لبان ، بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود پيش از اين کاين سقف سبز و طاق مينا برکشند ، منظر چشم مرا ابروي جانان طاق بود از دم صبح ازل تا آخر شام ابد ، دوستي و مهر بر يک عهد و يک ميثاق بود سايه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد ، ما به او محتاج بوديم او به ما مشتاق بود حسن مه رويان مجلس گر چه دل مي برد و دين ، بحث ما در لطف طبع و خوبي اخلاق بود بر در شاهم گدايي نکته اي در کار کرد ، گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود رشته تسبيح اگر بگسست معذورم بدار ، دستم اندر دامن ساقي سيمين ساق بود در شب قدر ار صبوحي کرده ام عيبم مکن ، سرخوش آمد يار و جامي بر کنار طاق بود
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد
،
دفتر نسرين و گل را زينت اوراق بود
تعبیر:
دوستی نسبت به تو بی مهر شده است. سعی کن ریشه ی اختلاف را بشناسی و چشم او را با حقیقت آشنا سازی. کمی از غرور خود کم کن تا بهتر بتوانی چاره اندیشی کنی. در راه عشق صابر و پر حوصله باش و به هرچه پیش آید راضی باش.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 7 فروردین 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 414
گلبن عيش مي دمد ساقي گلعذار کو ، باد بهار مي وزد باده خوشگوار کو هر گل نو ز گلرخي ياد همي کند ولي ، گوش سخن شنو کجا ديده اعتبار کو مجلس بزم عيش را غاليه مراد نيست ، اي دم صبح خوش نفس نافه زلف يار کو حسن فروشي گلم نيست تحمل اي صبا ، دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو شمع سحرگهي اگر لاف ز عارض تو زد ، خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو گفت مگر ز لعل من بوسه نداري آرزو ، مردم از اين هوس ولي قدرت و اختيار کو
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است
،
از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو
تعبیر:
راه پیشرفت و ترقی برای تو باز است. فقط باید جرأت داشته باشی و اراده ای محکم. بهتر است به پند و اندرز بزرگان و دوستان گوش فرا دهی. به امید خدا، به آرزوی خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 7 فروردین 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 165
مرا مهر سيه چشمان ز سر بيرون نخواهد شد ، قضاي آسمان است اين و ديگرگون نخواهد شد رقيب آزارها فرمود و جاي آشتي نگذاشت ، مگر آه سحرخيزان سوي گردون نخواهد شد مرا روز ازل کاري بجز رندي نفرمودند ، هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد خدا را محتسب ما را به فرياد دف و ني بخش ، که ساز شرع از اين افسانه بي قانون نخواهد شد مجال من همين باشد که پنهان عشق او ورزم ، کنار و بوس و آغوشش چه گويم چون نخواهد شد شراب لعل و جاي امن و يار مهربان ساقي ، دلا کي به شود کارت اگر اکنون نخواهد شد
مشوي اي ديده نقش غم ز لوح سينه حافظ
،
که زخم تيغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد
تعبیر:
اگر به خدا ایمان داشته باشی همه ی غمها و رنجها را می توانی تحمل کنی. در کنار شادی ها، رنج و غم نیز وجود دارد. از کینه ی حسودان نرنج و سعی کن که با عقل و درایت با آن برخورد کنی. به ایمان و عقل خود تکیه کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 7 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 95
مدامم مست مي دارد نسيم جعد گيسويت ، خرابم مي کند هر دم فريب چشم جادويت پس از چندين شکيبايي شبي يا رب توان ديدن ، که شمع ديده افروزيم در محراب ابرويت سواد لوح بينش را عزيز از بهر آن دارم ، که جان را نسخه اي باشد ز لوح خال هندويت تو گر خواهي که جاويدان جهان يک سر بيارايي ، صبا را گو که بردارد زماني برقع از رويت و گر رسم فنا خواهي که از عالم براندازي ، برافشان تا فروريزد هزاران جان ز هر مويت من و باد صبا مسکين دو سرگردان بي حاصل ، من از افسون چشمت مست و او از بوي گيسويت
زهي همت که حافظ راست از دنيي و از عقبي
،
نيايد هيچ در چشمش بجز خاک سر کويت
تعبیر:
اراده ات بسیار قوی است و با آن می توانی دنیا را زیر و رو کنی. همه چیز را زیبا می بینی و از این دید خود راضی هم هستی. زیبایی ها آنقدر تو را مست کرده که به خزان فکر نمی کنی. گاهی خود را مثل باد سبک می دانی و دلت می خواهد همراه آن سرگردان باشی ولی این خیالات برایت ثمری ندارد پس اراده ی قوی خویش را به کار برده، دنیا و آخرت خود را بساز.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 7 فروردین 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 360
گر از اين منزل ويران به سوي خانه روم ، دگر آن جا که روم عاقل و فرزانه روم زين سفر گر به سلامت به وطن بازرسم ، نذر کردم که هم از راه به ميخانه روم تا بگويم که چه کشفم شد از اين سير و سلوک ، به در صومعه با بربط و پيمانه روم آشنايان ره عشق گرم خون بخورند ، ناکسم گر به شکايت سوي بيگانه روم بعد از اين دست من و زلف چو زنجير نگار ، چند و چند از پي کام دل ديوانه روم گر ببينم خم ابروي چو محرابش باز ، سجده شکر کنم و از پي شکرانه روم
خرم آن دم که چو حافظ به تولاي وزير
،
سرخوش از ميکده با دوست به کاشانه روم
تعبیر:
اگر از گرفتاری های زندگی خلاص شدی بهتر است که از آنجا تجربه بیندوزی و عاقلانه رفتار کنی. در کارها زود تصمیم نگیر و عاقبت اندیش باش. از تجربیات خود و دیگران به نحو احسن استفاده کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 7 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 40
المنه لله که در ميکده باز است ، زان رو که مرا بر در او روي نياز است خم ها همه در جوش و خروشند ز مستي ، وان مي که در آن جاست حقيقت نه مجاز است از وي همه مستي و غرور است و تکبر ، وز ما همه بيچارگي و عجز و نياز است رازي که بر غير نگفتيم و نگوييم ، با دوست بگوييم که او محرم راز است شرح شکن زلف خم اندر خم جانان ، کوته نتوان کرد که اين قصه دراز است بار دل مجنون و خم طره ليلي ، رخساره محمود و کف پاي اياز است بردوخته ام ديده چو باز از همه عالم ، تا ديده من بر رخ زيباي تو باز است در کعبه کوي تو هر آن کس که بيايد ، از قبله ابروي تو در عين نماز است
اي مجلسيان سوز دل حافظ مسکين
،
از شمع بپرسيد که در سوز و گداز است
تعبیر:
به خوشی های ناپایدار روزگار دل نبند. راه چاره برای تو باز است فقط با چشم بینا و دل آگاه می توانی آن را بیابی. دوستان مشفق را فراموش نکن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 7 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 380
بارها گفته ام و بار دگر مي گويم ، که من دلشده اين ره نه به خود مي پويم در پس آينه طوطي صفتم داشته اند ، آن چه استاد ازل گفت بگو مي گويم من اگر خارم و گر گل چمن آرايي هست ، که از آن دست که او مي کشدم مي رويم دوستان عيب من بي دل حيران مکنيد ، گوهري دارم و صاحب نظري مي جويم گر چه با دلق ملمع مي گلگون عيب است ، مکنم عيب کز او رنگ ريا مي شويم خنده و گريه عشاق ز جايي دگر است ، مي سرايم به شب و وقت سحر مي مويم
حافظم گفت که خاک در ميخانه مبوي
،
گو مکن عيب که من مشک ختن مي بويم
تعبیر:
هنوز تکلیف را با خود روشن نساخته ای و نمی دانی که چه راهی در پیش بگیری. منتظری که دیگران برای تو تصمیم بگیرند. بهتر است که درباره ی خود و اهداف خود تجدید نظر کنی تا بهتر بتوانی تصمیم بگیری. اراده ی خود را محکم کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 7 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 413
خط عذار يار که بگرفت ماه از او ، خوش حلقه ايست ليک به در نيست راه از او ابروي دوست گوشه محراب دولت است ، آن جا بمال چهره و حاجت بخواه از او اي جرعه نوش مجلس جم سينه پاک دار ، کآيينه ايست جام جهان بين که آه از او کردار اهل صومعه ام کرد مي پرست ، اين دود بين که نامه من شد سياه از او سلطان غم هر آن چه تواند بگو بکن ، من برده ام به باده فروشان پناه از او ساقي چراغ مي به ره آفتاب دار ، گو برفروز مشعله صبحگاه از او آبي به روزنامه اعمال ما فشان ، باشد توان سترد حروف گناه از او حافظ که ساز مطرب عشاق ساز کرد ، خالي مباد عرصه اين بزمگاه از او
آيا در اين خيال که دارد گداي شهر
،
روزي بود که ياد کند پادشاه از او
تعبیر:
برای رهایی از غم و اندوهی که دچار آن شده ای بهتر است که یک بار دیگر به اعمال و رفتار خود به دقت نگاه کنی تا نقطه ضعف خود را بفهمی. با اخلاص به کار خود ادامه بده و از خداوند کمک بخواه. مشورت با دوستان را فراموش نکن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 7 فروردین 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 51
لعل سيراب به خون تشنه لب يار من است ، وز پي ديدن او دادن جان کار من است شرم از آن چشم سيه بادش و مژگان دراز ، هر که دل بردن او ديد و در انکار من است ساروان رخت به دروازه مبر کان سر کو ، شاهراهيست که منزلگه دلدار من است بنده طالع خويشم که در اين قحط وفا ، عشق آن لولي سرمست خريدار من است طبله عطر گل و زلف عبيرافشانش ، فيض يک شمه ز بوي خوش عطار من است باغبان همچو نسيمم ز در خويش مران ، کآب گلزار تو از اشک چو گلنار من است شربت قند و گلاب از لب يارم فرمود ، نرگس او که طبيب دل بيمار من است
آن که در طرز غزل نکته به حافظ آموخت
،
يار شيرين سخن نادره گفتار من است
تعبیر:
دوستان خود را فراموش نکن. از عیب جویی بی خردان بیمی به دل راه نده. در امر ازدواج موفق و سعادتمند خواهی شد.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 7 فروردین 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 296
طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف ، گر بکشم زهي طرب ور بکشد زهي شرف طرف کرم ز کس نبست اين دل پراميد من ، گر چه سخن همي برد قصه من به هر طرف از خم ابروي توام هيچ گشايشي نشد ، وه که در اين خيال کج عمر عزيز شد تلف ابروي دوست کي شود دست کش خيال من ، کس نزده ست از اين کمان تير مراد بر هدف چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل ، ياد پدر نمي کنند اين پسران ناخلف من به خيال زاهدي گوشه نشين و طرفه آنک ، مغبچه اي ز هر طرف مي زندم به چنگ و دف بي خبرند زاهدان نقش بخوان و لا تقل ، مست رياست محتسب باده بده و لا تخف صوفي شهر بين که چون لقمه شبهه مي خورد ، پاردمش دراز باد آن حيوان خوش علف
حافظ اگر قدم زني در ره خاندان به صدق
،
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف
تعبیر:
از رفتار ریاکارانه ی اطرافیانت، نا امید و دلسرد نباش. اگر صداقت داشته باشی و ریاکاری را رها کنی، به هدف خود می رسی. اخلاص و ایمان، بهترین سرمایه ی انسان است. بدبینی و تردید را از خود دور کن. به خداوند توکل کن و عمر عزیز را در راه خواسته های دست نیافتنی تباه نکن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 7 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 407
مزرع سبز فلک ديدم و داس مه نو ، يادم از کشته خويش آمد و هنگام درو گفتم اي بخت بخفتيدي و خورشيد دميد ، گفت با اين همه از سابقه نوميد مشو گر روي پاک و مجرد چو مسيحا به فلک ، از چراغ تو به خورشيد رسد صد پرتو تکيه بر اختر شب دزد مکن کاين عيار ، تاج کاووس ببرد و کمر کيخسرو گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش ، دور خوبي گذران است نصيحت بشنو چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن ، بيدقي راند که برد از مه و خورشيد گرو آسمان گو مفروش اين عظمت کاندر عشق ، خرمن مه به جوي خوشه پروين به دو جو
آتش زهد و ريا خرمن دين خواهد سوخت
،
حافظ اين خرقه پشمينه بينداز و برو
تعبیر:
اگر به آرزو و اهداف خود نرسیدی، نا امید نباش. هرچه کرده ای، نتیجه ی آن را در آینده خواهی دید. خودپسندی را رها کن و عاقلانه بیندیش. از شکست های گذشته پند و عبرت بگیر و آنها را چراغ راه آینده بساز. دوران خوشی هم مانند روزگار رنج و مصیبت در گذر است. مغرور نباش.